زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
ای سرو قطعه قطعۀ در خـون کشیدهام ای دیده بسـته از نگـه، ای نـور دیـدهام داغت نشست تا به دلم ای هُـمای جــان آتــش گــرفـت لانـــۀ مـــرغ پــریــدهام صد بار جـان رسیده به هر گـام بر لـبم تــا در کـنــار پـیـکـر پـاکـت رســیـدهام چون برگ نسترن جگـرم پاره پاره شد تا گشت نقـش خـاک زمین یـاس چیدهام قوّت زهر دو زانو و نورم ز دیده رفت ز آن دم که بـانگ یا ابـتـایــت شـنیـدهام تنها نه در کــنــار بـدن بلکـه نـوک نی گـریــد به زخـم هـای تو رأس بُـریـدهام بعد از تو می دهـند گواهی به مرگ من رنـگ پــریـــدۀ مـن و قــدّ خــمــیــدهام ای اهل کوفـه هلهله از چیست این همه سـاکـت شــویــد مـن پــدری داغ دیدهام خـلوت کـنـید معـرکۀ جـنـگ را که من گـریـم بلـنـد بر گـل در خـون طـپـیـدهام هـر کس که داغ دید گـریبان درد ز هم مـن در غــم تــو دامــن دل را دریـدهام "میثم" کـشـد بـه شعـله جهـان وجود را از آتـــشــی کــه در دل او آفـــریـــدهام |